مهدی بستانچی/عضو هیاتمدیره انجمن ایمنی و مهندسی حریق
پنجشنبه دو هفته پیش بود که آتشسوزی عجیبی در نمای بیمارستان گاندی اتفاق افتاد. این مدل آتشسوزی چقدر به رعایت نکردن استانداردهای حریق مرتبط است؟ اگرچه این حادثه باید به صورت کارشناسی بررسی شود، اما مشاهدات اولیه نشان میدهد که به طور جدی مشکل عدماستاندارد وجود داشته است. در این میان در بخش ساخت استانداردها در بخشهای مختلف طبقهبندی میشود و در کنار بحث استاندارد محصول بحث استانداردهای طراحی نیز وجود دارد.
بر اساس آمارهای موجود در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد از ساختمانهای در حال بهرهبرداری استاندارد ایمنی را رعایت نکردهاند. اگرچه در مبحث سوم مقررات ملی ساختمان، ضوابط ملاک عمل مقررات ایمنی ساختمان را تاکید کرده و به نظر میرسد در این بیمارستان مانند ساختمانهای دیگر رعایت نشده است، اما در اینباره باید گفت خود مبحث مقررات ملی کلا کامل نیست و یکی از انتقادات جدی که در این خصوص مطرح است اینکه سالهاست این مقرره بهروز نشده است و در بحث ایمنی نواقصی دارد. اما همین مقرره ناقص نیز رعایت نشده است.
یکی از تاکیدات مبحث سوم الزام به رعایت ضوابط مربوط به درجه واکنش مصالح نمای ساختمان در برابر آتش است که در واقع همان پنلهای کامپوزیت مورد نظر بوده و باعث گسترش حریق در بدنه ساختمان میشود. در ساختمان بیمارستان این پنلهای کامپوزیت مورد استفاده قرار گرفته بود که در برابر آتش مقاوم نیست.
مساله دوم اینکه بین نمای ساختمان و بدنه اصلی فاصله وجود دارد؛ این موضوع باعث اثر دودکشی میشود که نتیجه آن انتقال سریع آتش به طبقات بالاست. این فاصله باید با فایر استاپها پر شود تا جلوی انتقال آتش گرفته شود، اما نمای ساختمان بیمارستان اصلا فایر استاپ نداشته است. بنابراین این دو عامل در کنار هم باعث آتشسوزی سریع نما شده است.
حال سوال اینجاست چرا ساختمانها استاندارد ایمنی را رعایت نمیکنند. مگر مهندسان مشاور نباید بر اساس استانداردهای رعایت شده مجوز صادر کرده و پایان کار را تایید کنند؟ در مبحث سوم مقررات ملی ما استانداردهای EN ۱۳۶۶-۳ و EN ۱۳۶۶-۴ را داریم که باید ساختمانها آن را رعایت کنند. بخشی از نظارت بر استانداردهای مزبور با سازمان آتشنشانی است. سازمان آتشنشانی میگوید ما قبلا به آنها اخطار داده بودیم. اما سوال اینجاست که آیا اخطار کافی است؟ یک بیمارستان به صرف اینکه اخطار داده شده باید به حال خود رها شود؟ بحث سوم اینکه این مواد متعلق به چه شرکتی است؟ بالاخره مشخص است این محصولات از چه شرکتی خریداری شده است. باید در خصوص کیفیت این مواد شرکت مزبور پاسخگو باشد. در عین حال باید طراح این ساختمان پاسخ دهد که چرا بدون فایر استاپ نمای ساختمان را احداث کرده است. در هیچ کجای دنیا اجازه داده نمیشود نمای ساختمان بدون فایر استاپ، کامپوزیت کار شود. به صورت کلی با توجه به قیمت مصالح ساختمانی امروز، رعایت این استاندارد و عدمرعایت آن تغییر قابلتوجهی در هزینه تمامشده ساخت ایجاد نمیکند.
مساله اصلی اعتقاد به رعایت استاندارد است. افرادی که نام آنها را سازندهنما میگذارم معمولا اعتقادی به رعایت استانداردها ندارند. چون معتقدم برای سازندگان واقعی جان انسانها مهم است، ولی سازندهنماها فقط سود برایشان مهم است و به خاطر نهایتا ۵ درصد هزینه بیشتری که الزامات دقیق در پی دارد از انجام آن سر باز میزنند. بنابراین قطعا این حادثه آخر نیست و بعد از این نیز از این دست حوادث خواهیم داشت.به هر حال نباید فراموش شود وقتی سازندهها به دنبال مواد خیلی ارزان میروند پای مصالح تقلبی به میان میآید. خرید از شرکتهای معتبر در این زمینه یک الزام است. در دنیا نیز چنین است. خرید از فروشندههای نامعتبر که محصولات ارزان میفروشند ریسکهای ساختمان را بالا میبرد. سازندگان به خرید محصول از فروشندگان معتبر الزام دارند تا اطمینان حاصل شود که محصول مورد نظر تقلبی نیست. یکسری محصولات با قیمتهای عجیب و غریبی در بازار وجود دارد. اساسا از روی قیمت میتوان فهمید که الزام را رعایت نکرده است حال سوال اینجاست برآوردی از تعداد ساختمانهایی که استاندارد را رعایت نکردهاند وجود دارد؟
در پاسخ باید گفت خیر برآوردی وجود ندارد، اما میتوان گفت در تهران با وجود سازمان آتشنشانی وضعیت ایمنی ساختمانها مطلوبتر است، اما در شهرستانها اوضاع بسیار نامناسب است. در مجموع در کشور میتوان گفت بالای ۵۰درصد از ساختمانهایی که در حال بهرهبرداری است استانداردهای ایمنی را ندارند.